پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین
فصل هشتم
بخش سوم
۱
- پژوهش بورژوایی نتوانست این حقیقت امر را نادیده بگیرد که فیشته با دفاع از انقلاب فرانسه پا به صحنه عمومیت ادبی گذاشته است.
۲
- البته پژوهش بورژوایی، ظاهرا در دفاع فیشته از انقلاب فرانسه روابط موجود با انقلاب فرانسه را پیگیری نکرده است.
۳
- ادبیات بورژوایی قاعدتا خود را به ذکر توسعه بعدی فیشته در زمینه اعلام فاکتهای غیر قابل انکار محدود میسازد.
- آن سان که روابط فلسفه فیشته با انقلاب فرانسه (تازه اگر بدان اشاره شود) در ادبیات بورژوایی، خصلت تصادفی به خود میگیرند.
۴
- در پژوهش بورژوایی، آنچه که منشاء و بنیانگزاری مهم ترین و پرپیامدترین نمایندگی سیستم فلسفه کلاسیک آلمان بوده، به فصلی در حیات فیشته در بهترین حالت با ارزش بیوگرافیکی تقلیل داده میشود.
۵
- تشویش اخلاف ایده ئولوژیکی بورژوازی مترقی (که روزی روزگاری وجود داشت و فیشته یکی از مهم ترین شخصیتهای آن بود)، از گذشته بزرگ خویش، چنان عظیم است که حضرات راجع به حقایق اموری که فیشته به طرز تق و لق راجع به انقلاب فرانسه مطرح کرده است، دنبال دلایل توضیحی با خصلت پسیکولوژیکی میگردند تا این روابط را برای تشکیل، توسعه و تدوین آموزه فیشته ناچیز قلمداد کنند.
۶
- بدین طریق، در ادبیات بورژوایی، دفاع قاطعانه فیشته از انقلاب در سال ۱۷۹۳، به مثابه لغزش صرف دوره جوانی فیشته تلقی میشود که بدون پیامدی برای فسفه نظری او بوده است.
ادامه دارد.