میم حجری
۳۰۶
سنگ سخنگو
ما تماشاچیانی هستیم که پشت درهای بسته ماندهایم
دیر آمدیم ،
خیلی دیر
پس به ناچار ،
حدس میزنیم
شرط میبندیم ،
شک میکنیم
و
آنسوتر ،
در
صحنه
بازی به گونهای دیگر در جریان است
حسین پناهی
سگ سخن جو
آره.
برای قضاوت درست راجع به چیزی و یا پدیده ای
باید آن را حداقل تجربه کرد.
هم
زادگاه اندیشه
تجربه
است
و
هم
محک عینی برای تعیین صحت و سقم اندیشه.
حریفی از شیراز هم میدانست:
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر چه (هر اندیشهای که) در آن غش باشد.
۳۰۷
سنگ سخنگو
سه راه برای موفقیت:
بیشتر از این و آن بدان
بیشتر از این و آن بکوش
کمتر از این و آن بخواه
سگ سخن جو
اولا
این و آن
معیار مطمئنی نمیتوانند باشند.
ثانیا
دانش
سیب زمینی نیست
که
آن
را
بتوان در ترازو گذاشت و به طور کمیاندازه گرفت.
دانش
یا
سطحی است
و
یا
عمقی.
دانش
یا
زنده و پویا
ست
و
یا
مرده و ایستا.
خیلیها
حمالان دانش مرده اند:
مثال:
راجع به شاعری خیلی اطلاعات مرده و به دردنخور دارند
تاریخ تولد و مرگش
اسم ننه و باباش
محل تولد و مرگش
سبک هنری اش
تعداد ابیات و آثارش
اسامیآثارش
ترجمه آثارش به زبانهای معینی
....
ولی عاجز
از
تحلیل بیتی از اشعار او
کشف جهان بینی او
و
تعلقات طبقاتی او
هستند
دانش
علاوه بر این
تخصصی
است:
یکی راجع به کشاورزی میداند و دیگری راجع به باغبانی و آن دیگری راجع به خیاطی و ...
۳۰۸
سنگ سخنگو
واسه شناختن بقیه عجله نکن؛
به وقتش هر کسی شخصیت واقعیشو با رفتارش نشون میده
سگ سخن جو
این رهنمود تو بخشا درست است و بخشا سؤال انگیز.
درست است
برای اینکه زادگاه شناخت کسی و یا چیزی
تجربه کردن آن کس و آن چیز است.
به همین دلیل
آشپزها
غذا را مرتب مزمزه میکنند.
اعضای جامعه را هم با گذشت زمان میتوان خواه و ناخواه به محک تجربه زد و شناخت:
خوش بود گر محک تجربه آید به میان
تا سیه روی شود هر که در او غش باشد.
حافظ
نادرست است
برای اینکه شخصیت نریخته زیر دست و پا تا با گذشت زمان نشان داده شود.
پیش شرط تشکیل شخصیت
کسب شناخت و شعور است.
بی شعور
هرگز نمیتواند با شخصیت باشد.
توانا بود هر که دانا بود.
۳۰۹
سنگ سخنگو
کاری که ستاد مبارزه با کرونا واسه ملت انجام میده گزارش رنگبندی وضعیته:
سفید
فروسرخ
نارنجی سوخته
بی رحمانه قرمز
قرمز پدر سوخته
قرمز تخم جن
قرمز پدر سگ
سگ سخن جو
شاهکار
۳۱۰
سنگ سخنگو
دو سال پیش گوشیم خراب شد بردم تعمیر
گفت:
۸۰۰ تومن تعمیرش میشه
تازه پنجاه پنجاهه
اگه نشد باید بفروشی به اوراقی،
آوردم خونه دو تا زدم تو سرش
درست شد
هنوزم حالش خوبه
سگ سخن جو
هم شادی آور است و هم افشاگر.
شادی آور است
برای اینکه گوشی به کشیدن گوشی (سرکوفتی) تعمیر شده است.
افشاگر است
برای اینکه تعمیرگر
یا
خر بوده و یا خر پرور.
یعنی نان خود را نه با عرق جبین و عقل متین
بلکه با سرکیسه کردن همنوع تهیه میکند که کوفتش باد.
ادامه دارد.